دوباره تنها شده ام
دوباره دلم هوای با تو بودن را کرده است
دوباره دلم هوس کرده است شکست دوباره را
دوباره شروع میکنم این بازی احمقانه را
اسم این بازی چه بود!
آری یادم می آید اسمش عشق بود
عشق عشق عشق
بازی کودکان بازی با دل دیگران
حال میفهمم حرف های مادرم را
این عشق ها فقط یک بازی زود گذر نبود
بلکه فقط خرابی و خراب کردن بود
حال یک عمر عاشقانه به انتظار مینشینم
به انتظار یک بازی کننده یه صادق
که تنها فقط او یک نفر است
که این بازی را خوب بلد است
او تو هستی آری خود تو
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |