کلبه یه تنهایی
by : x-themes

گذشته‌ام دوباره از گدشته‌ام

نشسته‌ام کنار خاطرات مرده‌ام

و می‌زنم ورق

گذشته‌های رفته را

دوباره زنده‌ می‌شود بردارم

به صورتم نظاره‌می‌کند

که در میان زخم‌ها شکسته‌ام

شکسته قامتم

بروی قبر بردارم

دوباره شمع می‌برم

و گریه می‌کنم

برای روزهای رفته‌ام

گذشته‌ای که روزها

من از خوشی در آن گذشته‌ام

و شکسته می‌زنم قدم

هنوز روی پای رفتنم

ورق می‌زنم گذشته را

و تلخ می‌شود همیشه طعم لحظه‌های من

و غرق گریه به خواب می‌روم

و این

تمام معنی گذشته‌های من


†ɢα'§ : گذشته های من,
یک شنبه 30 تير 1392 20:41 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

 00000522.jpg

قرن ما اگر عاشق ندارد

اما دل شکسته بسیار دارد

قرن ما اگر بوستان ندارد

اما باغ خشکیده بسیار دارد

قرن ما اگر پرنده ندارد

اما حصارهای پر قفس بسیار دارد

قرن ما اگر خوشی ندارد

اما اشک و اه و حسرت بسیار دارد

قرن ما اگر حافظ ندارد

اما حافظ نامه های پر درد بسیار دارد

قرن ما اگر اهو ندارد

اما صیاد انسان بسیار دارد

قرن ما اگر شیرین و فرهاد ندارد

اما لیلای بی مجنون بسیار دارد

قرن ما اگر مرد مردان ندارد

اما جوانمردهای بی نام و نشان بسیار دار

قرن ما اگر قهرمان ندارد

اما کوچک مردهای خیابانی بسیار دارد

قرن ما اگر باران ندارد

اما هوای سمی بسیار دارد

قرن ما اگر صدا ندارد

اما 

فریاد خاموش

بسیار دارد

00000522.jpg


†ɢα'§ : قرن ما,
شنبه 29 تير 1392 23:3 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

yoo1b1aj6szgm37my2.jpg

خسته از دست غريب وآشنا 

در ميان اين شب تاريک و سرد 

مانده ام تنها کنار پنجره

سينه ام لبريز از اندوه و درد 

پشت من از نارفيقي ها شکست

از خيانت خسته و آزرده ام 

سادگي کردم و يک بار دگر

خنجري از مکر ياران خورده ام 

خسته ام از گردش اين روزگار

خسته از اندوه و رنج و دردها

خسته از اين مردم روبه صفت

خسته ام از حيله ي نامردها 

قلب من از دست ياران خون شده 

کوه غمها بر سرم آوار شد 

اين جهان را نارفيقي ها گرفت 

شير جنگل طعمه ي کفتار شد 

مرده ديگر در جهان مردانگي 

اي قلم اي مونس شيرين من 

روي دفتر حک نما درد مرا 

شايد اشعارم شود تسکين من

yoo1b1aj6szgm37my2.jpg


†ɢα'§ : خسته ام,
چهار شنبه 26 تير 1392 13:59 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

kafegkrjh6abjxbpm4w.jpg

نيمه شب در به در آواره ام من

به دنبال يک آغوش بي منتم من

به دنبال يک عشق!

عشق حقيقي!

ياخيالي!

به اين دلتنگي عادت دارم هر روز

به قلبي که يه ذره ميشه

تموم خاطراتم

بي منت! از کنارم عبور مي کنند

نيمه شب! من دل شکسته ام را
آرام آرام

به سوي خدا پرتاب ميکنم

آري سقوط ميکنم

چون خدا هم حتي مرا نمي خواهد

مرا هم مثل شيطان ميراند

ميداني چرا؟

چون درد دل من

هيج درموني ندارد

جز عذاب

kafegkrjh6abjxbpm4w.jpg


†ɢα'§ : نیمه شب,
چهار شنبه 26 تير 1392 13:44 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

40125144661609392581.jpg

عشق جمله ایست پر از معنا

جمله ای از آغاز زندگی

جمله ای از جنس واژه و احساس

جمله ایست شاید ابی یا طلایی

یا به رنگی از مشکی

جمله ایست گاه

آخرش رازی از سوال؟

گاه

تعجب!

گاه

یک نقطه.

گاه که حرفی نیست

جمعی از نقطه ها... .

عشق جمله ای کوتاه و بلند

جمله ای پر از احساس

گاهی

از حس غم

گاهی هم

از حس بودن

حس شادی

جمله ایست با نشان مرگ

از نشان بودن

جمله عشق زیباست

کوتاهیش هم پر معناست

زیباترین آن کوتاهترینش هست

جمله آغاز عشق این است

"دوستت دارم"

جمله اش را دوست دارم.

40125144661609392581.jpg


†ɢα'§ : جمله ,
سه شنبه 25 تير 1392 22:0 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

55817641562043379097.jpg

نمی دانی چقدر درد دارد

تکیه بر دیوار های سرد این کوچه

لحظه لحظه اش برایم زجر آور است

پشت این فاصله ها هر روز می شکنم

کاش بودی یو دستان سردم را میگرفتی

اه چه بی تابم من

دگر نه صبری برای مانده نه طاقتی

دوست دارم در صفحه یه روزگار

آرام

آرام

بسوزم و تو تماشا کنی از اون دور ها

که چگونه از عشق تو میسوزم

بیا او تشنه ترم نکن

که من در عذابم

55817641562043379097.jpg

 


†ɢα'§ : بیا او به دادم برس,
جمعه 21 تير 1392 1:19 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

321.jpg

این شعر تقدیم به عشقم

دوست داشتن


چه کلام کاملی است


ومن این روزها 


چقدر دلم لک زده 


برای دوست داشتن 


برای با تو بودن 


برای هميشه باتوبودن


بياد داشته باش


هميشه بياد داشته باش


كه من دوست داشتن را


وعشق را 


لحظه لحظه زندگی كرده ام


در دورانی که دوست داشتن گم شده !


درلابلای کو چه های سرد و تاریک


درلابلای اشک های سردم


درلابلای فریب و دو رنگی !


دركنار رنگی كه رنگ نيست!


ودركنارعشقی كه دوست داشتن نيست

321.jpg


†ɢα'§ : تقدیم به تو که عزیز ترینی,
جمعه 21 تير 1392 1:15 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

001.jpg

روز مرگم لاله ها پرپر کنید

خبر مرگم را همه جا شیدا کنید

روی قبرم لاله ها پرپر کنید

شب یلدا غصه ها از بر کنید

شهر را حل حله بارون کنید

همه جا درد دلم را بی صدا بیمار کنید

دوای درد دلم را پیدا کنید

هرچه هست بی صدا مدفون کنید

خاک سردم را پخش در دریا کنید

روی قبرم شعری را هک کنید

هرچه دارم وقف بر مردم کنید

001.jpg


†ɢα'§ : روز مرگم,
سه شنبه 11 تير 1392 23:20 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

 134967529119.jpg

دل غم دیده ام را پر پر نکن

قلبم شکسته ام را شکسته تر نکن

امید سوخته ام را سوخته تر نکن

دست سردم را سرد تر نکن

بغز شبهایم بد جوری بی حالم کرده 

امشب بد تر از تمام شب هاست

چشمانم دگر واسه همیشه تار میبنند

خدایا اینست رسم عاشقی

فقط شکست فقط شکست 

پس روز های خوب عاشقی کجاس!

جوابم را از که بگیرم از چه بگیرم

خدایا بس است عذاب 

چرا نمیگیری جانم

مگر گناه من چه بود

فقط

عاشق شدم

134967529119.jpg


†ɢα'§ : دیگر بس است عذاب,
سه شنبه 11 تير 1392 1:57 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

versay.jpg 

هوای کوچه ها  چه دلگیر شده

دل شکسته ام چه داغون شده

نگاه مردم خیلی سنگین شده

دست سرد من تنها تر شده

نگاه هیز مردم هیز تر شده

زخم قلب من خیلی عمیق تر شده

فریاد سکوت من بلند تر شده

چشمام خیس ترو خیس تر شده

پاهام شل ترو شل تر شده

امروز پلکام خیلی سنگین شده

تپش قلبم کند ترو کند تر شده

خدا بهم نزدیک ترو نزدیک تر شده

روز مرگم نزدیک تر شده

روز مرگم از قبل مشخص شده

روز مرگم فردا شده 

versay.jpg


†ɢα'§ : کوچه ها,
شنبه 8 تير 1392 1:11 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

151088.jpg

دوباره تنها شده ام

دوباره دلم هوای با تو بودن را کرده است

دوباره دلم هوس کرده است شکست دوباره را

دوباره شروع میکنم این بازی احمقانه را

اسم این بازی چه بود!

آری یادم می آید اسمش عشق بود

عشق عشق عشق

بازی کودکان بازی با دل دیگران

حال میفهمم حرف های مادرم را

این عشق ها فقط یک بازی زود گذر نبود

بلکه فقط خرابی و خراب کردن بود

حال یک عمر عاشقانه به انتظار مینشینم

به انتظار یک بازی کننده یه صادق

که تنها فقط او یک نفر است

که این بازی را خوب بلد است

او تو هستی آری خود تو

151088.jpg


†ɢα'§ : بازی عشق,
دو شنبه 3 تير 1392 16:49 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

شاید فراموش شده ام شاید فراموشم کرده

شاید منم خسته شدم شاید او هم خسته شده

شاید هر دو بریده ایم شاید هر دو خسته شدیم

اما نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو خاطره هام

شاید قسمت این بود شاید تقدیر ما همین بود

شاید روزی تموم شاید ها از بین رفت

شاید روزی تلخی این درد شیرین شد

شاید روزی شایدی هم آمد و شد

من منتظر میمانم تا آن روز

وقتی که برگشتی

به تو می گویم

دیگر من

نیستم

حال تو بمان

با همه یه این شاید ها تو بساز

غصه یه عشق لیلی و

مجنون را


†ɢα'§ : شاید,
دو شنبه 3 تير 1392 16:37 |- [̲̲̅̅a̲̲̅̅r̲̲̅̅a̲̲̅̅s̲̲̅̅h̲̲̅̅] -|

ϰ-†нêmê§